با حرص یه دونه با پا زدم تو زانوی سایت صیغه یاب آغاز نو که از درد چشاش زد بیرون. با رضایت از حال گیری که کردم بعد از برداشتن لباسام راه افتادم سمت حموم که عوضشون کنم. زیر لب واسه سایت همسریابی هلو میخوندم: دل ای دل دل ای دل، ای دل تو خریداری نداری نوچ نوچ خاک تو سر چلمنگت ای دل که یاری نداری، نفرین به تو ای دل خاک بر سر تو که گاگولی هیچی نداری ای دل تو کوفتم نداری (وجدان: به که گند زدی تو ) بی توجه به زر زر های وجی لباسام و پوشیدم و موهای خوشگلم و دم الاغی اهم اهم یعنی دم اسبی بستم.
تو آینه به سایت همسریابی هلو نگاه کردم
تو آینه به سایت همسریابی هلو نگاه کردم جوون چه جیگری بودم ها. اوم لباسام بد نبود. یه کت چرم مشکی با شلوارک پفی سفید و پوت های تا زانو مشکی چرم با رگه های سفید و تیشرت سفید زیبایی که زیر کت تنم کرده بودم. کلا شده بودم سیاه سفید خخخ آخیش دلم واسه تیپ زدن تنگ شده بود ها تو این یه ماه دقیقا قیافم شبیه افغانی ها شده بود.
با تقه ای که به در خورد به سایت همسر انلاین اومدم و تند خارج شدم که سایت صیغه یاب آغاز نو و با صورت سرخ از عصبانیت دیدم ای نزنه شتکم کنه!! آب دهنمو قورت دادم و لبخند ضایعی زدم و گفتم: به اعصابت مثلث باش برادر من... بدون توجه به حرفم سریع دستمو گرفت و برد لبه پنجره سایت صیغه یاب آغاز نو: رایکا وقت مسخره بازی نداریم بپر پاین یه نگاه به همسریابی هلو با عکس که حق به جانب نگام میکرد یه نگاه به ارتفاع پنجره تا زمین انداختم و با لحن طلب کارانه ای رو به همسریابی هلو با عکس گفتم: ببین داداچ اگه میخوای منو پخ پخ کنی به ژون ننه بزرگم راهکار های بهتری هم هست ها همسریابی هلو با عکس یکم نگام کرد و آروم گفت: از بچگی بغل دوست داشتم تا بخام حرفشو هضم کنم مثل بروسلی به سمتم حمله ور شد و شبیه گونی سیب زمینی منو زد زیر بغلش. خواستم جیغ بکشم که دستشو گذاشت رو دهنم و بدون لحظه مکث پاین پرید تپش قلب گرفته بودم.
ای سایت همسر انلاین دربه در خودم
ای سایت همسر انلاین دربه در خودم سنگ با اسید بشورم. خیلی نفس نفس میزدم یا موسی اهم اهم یعنییی مرگ از رگ گردن به من بدبخت بیچاره ننه مرده نزدیک تر است هی...سایت همسر انلاین با نگرانی خم شد رو زمین کنارم زانو زد و گفت: چی شده؟ چرا همش نفس نفس میزنی حالا خوبه ارتفاعش زیاد نبود!! از درد قلبم اخمام شدید تو هم رفت و با صدای گرفته ای گفتم: الاغ به آدم نبرده برای افزایش اطلاعات عمومیت میگم من بیماری قلبی دارم همسریابی هلو با عکس با این حرفم با بهت نگام کرد. چشاش پر نگرانی بود یا من توهم زدم و دارم نداشته هامو میبینم؟
آخه کی نگران من میشه؟ دو دقیقه از حرفم نگذشته بود که با صدای گریه سایت صیغه یاب آغاز نو به خودم اومدم پشمانم سه دور فر خورد.