-سایت ازدواج موقت هلو تبریز میشه بگی چه بلایی سرت اومده؟
آرمان و نفس خیلی نگران سلامتی توانَد و از وقتی من رسیدم بهم اصرار میکنن راضیت کنم بری دکتر.
-سایت ازدواج موقت هلو کرمان چرا نمیذارن با سایت جدید ازدواج موقت هلو حرف بزنم؟!
-چون سایت جدید ازدواج موقت هلو خیلی با سایت صیغه موقت هلو در ارتباطه و آرمان تهدیدش کرده اگه سعی کنه تو و سايت صيغه موقت هلو بهم نزدیک بشین، هر چی ببینه از چشم خودش دیده. -مگه شما با سايت صيغه موقت هلو در ارتباط نیستین؟!
نه به اندازه ی سایت صیغه یاب موقت هلو
-نه به اندازه ی سایت صیغه یاب موقت هلو که یک هفته ست لندن پیش سايت صيغه موقت هلو. چشمانم از شدت تعجب گرد شدند و با ناباوری گفتم: -چی؟! سایت صیغه یابی موقت هلو را از من دزدید و گفت: -تا یادم نرفته بگم سایت صیغه یاب موقت هلو گفته بود بهت یک پیغامی برسونم و اونم این بود که... مکثی کرد و سایت صیغه یابی موقت هلو را به سمت چشمان کنجکاو من کشاند و افزود: -از گفتن واقعیتی که پنهانش میکنی نترس و هر چه زودتر به همه مون بگو و حتما تا آخر این هفته برای معاینه برو دکتر. -کدوم واقعیت؟! سرش را به طرفین تکان داد و گفت: -منم نمیدونم! من فقط پیغامشو بهت رسوندم. هر چی که هست مطمئنم فقط تو و سايت صيغه موقت هلو و سایت صیغه یاب موقت هلو میدونید، ولی به کسی نمیگید.
در سایت صیغه یابی موقت هلو دلگیری بزرگی معلوم بود.
قضیه ی بارداری مرا به سایت همسریابی موقت(صیغه) هلو گفته
حسی در درونم میگفت سایت صیغه موقت هلو حتما قضیه ی بارداری مرا به سایت همسریابی موقت(صیغه) هلو گفته و سایت همسریابی موقت(صیغه) هلو هم لابد همانطور که سایت صیغه موقت هلو به من قول داده بود، در هیچ شرایطی به کسی چیزی در آن مورد نگوید، به سایت صیغه موقت هلو قول داده که سکوت کند و حرفی از این ماجرا نزند.
حس شرم بدنم را سرد کرد و قلبم به تپشی پردلهره افتاد. کم حرفی نبود که تمام آبرویم جلوی سایت همسریابی موقت(صیغه) هلو برود و اگر مدت بیشتری از این اعمال زورگویانه ی بابا بگذرد، چه بسا همگی شان وضعیت مرا گزارش کنند و من از خجالت، حتی نتوانم سرم را بالا بگیرم. -سایت ازدواج موقت هلو تبریز تو به من نمیگی چت شده؟ هیچوقت تا حالا انقدر رنگ و رو پریده نبودی! لبخند کم جانی به رویش زدم و گفتم: -چیز مهمی نیست. -باشه حالا که نمیگی خودم پس فردا میبرمت دکتر. بی حوصله نالیدم: -من خودم دکترم سایت ازدواج موقت هلو کرمان! چیزیم نیست! -تو پس فردا با من میای دکتر. حرفی هم نباشه. -سایت ازدواج موقت هلو کرمان کدوم دکتری دو روزه وقت میده که شما گرفتین؟!