سایت همسریابی هلو


قوانین صیغه روزانه سمنان چیست؟

صیغه روزانه سمنان میشه یکی از اون مشت و لگدا رو به این شوهر خرت بزنی گورش رو گم کنه بذاره با آبجیمون یکم خلوت کنیم؟ اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت سمنان.

قوانین صیغه روزانه سمنان چیست؟ - صیغه روزانه


قوانین صیغه روزانه سمنان چیست؟

گرچه همه جام درد می کرد و هزار بار روح عمه ی استاد رو مورد مرحمت قرار دادم. باز خوب بود که لباس مبارزه اجازه نمیداد به کمرم یا شکمم آسیب برسه. فقط بازوهام و پاهام نابود شده بود. امین بلند شد و به سمت اتاق رفت. اشاره کرد منم صیغه روزانه سمنان برم. آهی کشیدم. یه فصل هم از ایشون باید حرف بخوریم. این بود اون یکم کوفته شدنت؟ آره؟

سایت صیغه موقت سمنان نگفتم

تن صداش پایین بود. سایت صیغه موقت سمنان نگفتم. پوفی کشیدم و به فائزه که یواشکی از صیغه روزانه سمنان در نگاه میکرد نگاه کردم و لبخندی زدم: فائزه جون بیا تو خب. اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت سمنان برگشت به اون سمت. فائزه خواست در رو باز کنه که امین تشر زد: کی گفت شما بیای دم در وایسی خانوم؟ ازدواج موقت سمنان کار درسته؟ فائزه بغض کرد.

چونه ش لرزید و رفت. وا، چرا بچه رو دعوا میکنی؟ امین با خشونت چونه رو گرفت و تو چشمام زل زد: شما دیگه حرف نزن. خیلی از دستت ناراحتم! اینه امنیتت توی رزمی؟ خبط کردم، باید تنبیه میشدم. این کار استادمه. خوب کاریم کرد! ببین من هیچ وقت سایت صیغه موقت سمنان پر قو بزرگ نشدم و نازک نارنجی هم نیستم! پس لطفا.... بی مقدمه پیشونیم رو و گفت: مهم نیست تا اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت سمنان چجوری زندگی کردی. از ازدواج موقت سمنان به بعد جوری زندگی میکنی که من میخوام. توی چشم هاش نگاه کردم. پوفی کشیدم و گفتم: تو ازین خشک هستی که تو مخش فرو کردن زن باید زیر دست مرد باشه؟

امین من تا صیغه روزانه سمنان توی این خونه تقریبا تنها بودم. نمیتونم اون زنی باشم که تو میخوای. مطیع و درخدمت! برده ت که نیستم! یه دستش رو پشت کمرم گذاشت و صورتم رو نوازش کرد: کی گفته میخوام بردهم باشی؟ فقط نمیخوام زنم خشن باشه، میخوام لطافتش رو داشته باشه. از سایت صیغه موقت سمنان به بعد هم باید مراقب خودت باشی. خیلی مراقب. سرش رو نزدیک گوشم آورد و آروم گفت: چون من میخوام عزیزدلم رو ازدواج موقت سمنان پر قو نگه دارم! دیگه تنهاش نذارم. از این سکوت درش بیارم و باهاش یه زندگی فوق العاده داشته باشم!

صیغه شاهرود نذاشت

اینطوری بهت دستور بدم چی؟ همچین سروری کجا میتونی پیدا کنی؟ یکم نگاهش کردم و خواستم چیزی بگم که صیغه شاهرود نذاشت: به به چشمم روشن! چرا خبرم نکردین زودتر بیام از این صحنه فیض ببرم؟ امین سریع دستش رو از روی کمرم برداشت و یک متر فاصله گرفت. تک سرفه ای کرد و به صیغه شاهرود گفت: شما نمیگی فائزه و فرهاد از عمه شون ممکنه این هتک حرمت رو یاد بگیرن؟ بدون اجازه جایی رفتن درسته آخه؟ زینب یکم به امین پوکر نگاه کرد و بعد به من نگاه کرد. لبخندی زدم. اخمش غلیظ تر شد و اینبار دوباره به امین نگاه کرد: گمشو بیرون با دلی کار دارم.

امین: نچ. زن منه! کاری داری شوهرتون در خدمتن. زینب: صیغه روزانه سمنان میشه یکی از اون مشت و لگدا رو به این شوهر خرت بزنی گورش رو گم کنه بذاره با آبجیمون یکم خلوت کنیم؟ اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت سمنان زدم زیر خنده که با نگاه زینب سریع جمعش کردم و رو به امین گفتم: شما برو بیرون ما هم میایم. امین نگاهی برزخی به صیغه شاهرود کرد. انگار خیلی خورده بود تو پرش! پوفی کشید و با گفتن یک از اتاق بیرون رفت. به زینب تعارف زدم بشینه روی تخت. خودمم کنارش نشستم. یکم بهم نگاه کرد، بعد به روبه روش. لبش لرزید، بدجور لرزید. چشم هاش پر آب شده بود. آروم هق زد:بغلش کردم و گفتم: جون ازدواج موقت سمنان من برای هیچکس مهم نیستم!

مطالب مشابه


آخرین مطالب