
همسریابی دائم هلو جلوی پیشخوان رفت, پیراهن سرمه ایش را داخل نایلون گذاشت, پول پیراهن را حساب کرد و از مغازه خارج شدند که گفت: خب! یه مغازه بزرگم سراغ دارم که توش فقط شلوار رنگی مردونه ست اونجام یه سری بزنیم و بعد بریم سراغ آتلیه ها و هر دو سوار ماشین شدند همسریابی دائم هلو دنده را جا زد که سایت همسریابی هلو دائمی پرسید: تو این همه مغازه های خاص رو از کجا میشناسی؟ اختیار داری دیگه بعد از سی و دو سال زندگی بلخره تجربه کسب کردیم دیگه
همسریابی هلو دائمی شانه بالا انداخت
همسریابی هلو دائمی شانه بالا انداخت و چیزی نگفت به مغازه شلوار فروشی که رسیدند, در نگاه اول نظر هلو همسریابی دائم به شلوار بنفش تیره توی قفسه جلب شد و گفت: چه خوب! شلوار بنفشم داره فروشنده شلوار را آورد, رنگش از رنگ شلوار همسریابی هلو ازدواج دائم تیره تر بود سایت هلو همسریابی دائم آن را پرو کرد و گفت: خوبه! نه نگاهی به شلوار کرد و گفت: خوبه, مبارکت باشه ممنون شلوارم از پام در نمیارم با همین میام همسریابی هلو ازدواج دائم خندید: دقیقا مثل این ندید بدیدا میمونی هلو همسریابی دائم خندید و به طرف پیشخوان رفت و پول شلوار را حساب کرد شلوار سرمه ایش را داخل نایلون گذاشت و از مغازه خارج شدند
سایت هلو همسریابی دائم دنده را جا زد
داخل ماشین که نشستند هلو همسریابی دائمان گفت: مبارکت باشه حالا بدو تا به همه آتلیه ها برسیم سایت هلو همسریابی دائم دنده را جا زد و گفت: میرسیم خانومم نگران نباش آتلیه اول و دوم به آنها گفتند که تا یکماه آینده همه ساعاتشان رزرو شده و امکان رزرو جدید ندار ند آتلیه سوم وقت داشت و خواست نمونه کارشان را نشان دهد که سایت همسریابی هلو دائمی معترض رو به هلو همسریابی دائم گفت: تو نگاه نکن سایت هلو همسریابی دائم ! یوقت دوست نداشته باشن خانمی که قصد نشان دادن نمونه کارها را داشت خندید و گفت: چه خانم خوبی هستید شما! ولی نگران نباشید ما برای نشون دادن نمونه کارهامون بصورت مشترک به زوجهای جوان, صورت عروسهامونو شطرنجی کردیم, اما اگه خانمی بخواد به تنهایی آلبومهامونو نگاه کنه, مانعی نداره
همسریابی هلو دائمی لبخند به لب تشکر کرد
همسریابی هلو دائمی لبخند به لب تشکر کرد و مشغول تماشا شدند وقتی از آتلیه خارج شدند, هلو همسریابی دائم نفس عمیقی کشید و گفت: هوس کردم هلو همسریابی دائمان با تعجب پرسید: هوس چی؟ هوس یه عکس آتلیه ای دو نفره هلو همسریابی دائمون خندید: ای بی جنبه! بیا بریم باید تا سه هفته دیگه تحمل کنی عمرا اگه بتونم هر دو سوار ماشین شدند و حرکت کردند مدتی بعد همسریابی دائم هلو مقابل پاساژی ایستاد و گفت: پیاده شو خانم رسیدیم هلو همسریابی دائمون مدتی به پاساژ نگاه کرد و گفت: آتلیه بعدی اینجاست؟! نه خب پس اینجا کجاست؟ بیشترش لباس نامزدی و مجلسیه