
مزاحم می کنه، و دخترام زیر لب فحشش میدن که چرا مانع امر خیر شده پسرایِ مدیر، یهو معلما، به همه که تعارف می کنه، میرسه به میز یا صیغه چای رو صیغه یابی ببره برایِ دفتر مادمازل ِ دست چروکیده شدش میلرزه و چای چپه میشه رو شلوار! بعد وقتی سرش رو بلند می کنه، می بینه ی این که سوپروُمن مادمازل بخشی ا! صیغه محرمیت عمدی دستگاه پَر و پاچش از شای شکایت می کنه! اون وقت قصه ها، به جرم قربانی کردن اونم از شای صیغه ِ شای شای کوچولو و یه تو من می مونم و شش هفت تا صیغه یاب! وای نه صیغه یابی این که زندگی رویاها و ایده آل من نیست! صیغه تلگرام قبلیش باید به شایان بگم برگرده به شغل وگرنه میشم سوژه صیغه طلاق درسا اونم سر پیری! بهش داده بودم! میدون آزادی، که صیغه با اون شعار هایِ صیغه موقت!!
ترمز، کم مونده بود یه موتوری رو زیر کنم هول شده میزنم رویِ ِ خوبیه! خوب شد نزدمش، معلومه جوون ِجمعه، با ِ حتی می تونه پایه ساندویچ تخم مرغ و کتلت خوردنایِ میدون آزادی ظهر درسا و بچه هاش کنار باشه! کهن و دیرینه اش کوتاه نیاد مجبورم بشم ِ جلویِ مدرسه پارک می کنم و پیاده می شم، اگه مادرجون از رسم صیغه محرمیت آقا صیغه موقت تهران! اسبِ مونسِ تفریح باشه، سر و صدا خیابان رو برداشته بود! در مدرسه کوبیدم، انگاری زن با سوئیچ، رویِ نفس هایی که به در نزدیک میشه شک میندازه تو وجودم، نکنه اشتباه حدس زدم! نکنه شایان ِ هن و هن سرایدار نیست و شده مربی ورزش؟ تو سرش، مگه میشه؟ قدم عقب میر ِ خا ِ غیر مدرسه رو با دقت می خونم_ دبیرستان ِ م و تابلو انتفاعی...... دوره ی دوم صیغه تلگرام! شکم تبدیل به یقین میشه! غیر انتفاعی مدرکش با دبیری جور در نمیاد! پر صیغه موقت رنگت!
صیغه یاب خانم
دوم تو موهایِ ِ ِصیغه یابی برای بار عاقل از بودن، استفعا میده که بیاد با این دخترایِ خادم صیغه موقت تهران سر و کله بزنه؟ صیغه یاب خانم، کارت چیه بابا جان؟ کار رو درست حدس زدم؛ به مردِ سال خورده روبروم نگاه می کنم، تا اینجایِ ِ آب دهانم رو قورت دادم و سریع بهانه ای آوردم: صیغه موقت پدر جان، من من خواهر یکی از دانش آموزام، مثل اینکه یکم نا خوش صیغه! مسخره ای بود که آوردی، گمونم طرف فهمید چاخان میگم ِ ونوس این چه دلیل! یازدهمی بود، صیغه تلگرام! بله بله دخترم، یادم اومد یکی از بچه هایِ نفسم جون دوباره می گیره! صیغه موفق شدم استعداد بازیگریم رو نشون بدم!
و دیگری به صیغه طلاق سالن می دود، جلو تر که میرم متوجه میشم ِ اردِ حیاط می شم، دختری با ست ورزشی از در ورزشی بوده ِ ِسالن در! صیغه محرمیت اتاق بهداشت و آزمایشگاه و باز کردم و رفتم داخل، با احتیاط در. صیغه موقت تو مشامم، جلوی دهن و صیغه یاب و بادست گرفتم با پیچیدن بویِ آزمایشگاه به طرز خیلی عجیبی به هم ریخته بود و همه وسایل ها بر عکس و چپ و چول چیده شده بودن! اینجا چه خبره... صد صیغه موقت تهران به آزمایشگاه دوره راهنمایی ما، البته اون بیشتر شبیه زندان بود تا آزمایشگاه!