همسریابی آنلاین هلو - شعر


کتاب شعر عاشقانه کوتاه پشتو

شعر های عاشقانه کوتاه پشتو من اینطوری نبود همیشه مورد توجهش بودم بهم اهمیت میداد منو میبرد گردش خیالش از بابتت راحته چون کنار دامونی سولین دامون؟

کتاب شعر عاشقانه کوتاه پشتو - شعر


خواندن شعر عاشقانه کوتاه پشتو

سولین میدونستم ته رابطه شهرزادو بهداد به اینجا کشیده میشه داداش اخمی کردم و به سمت سولین برگشتم که با غم داشت حرف میزد غمی که سعی میکرد تن صداش محکم باشه و نلرزه که البته موفق هم شده بود سولین دیر جنبیدم وقتی به خودم اومدم بهدادو از دست داده بودم هرچند بهش حق میدم با حرص روبهش غریدم: خفه شو احمق برق اشک چکیده شده از گوشه چشمش باعث شد دستام مشت بشه سرشو باال گرفت و به ماه نگاه کرد لبخند غمگینی زد سولین فکر میکردم شعر های عاشقانه کوتاه پشتو منو دوست داره سولین... سولین حتی فکر میکردم میتونه تکیه گاه خوبی برام باشه از اینکه سولین به راحتی داشت از احساساتش به شعر عاشقانه کوتاه پشتو باهام حرف میزد

شعر عاشقانه کوتاه پشتو با ترجمه فارسی و دوست داره 

یه طوری شدم تا حاال بهم نگفته بود که شعر عاشقانه کوتاه پشتو با ترجمه فارسی و دوست داره اصال فکرشو نمیکردم سولین از اون نظر به شعر عاشقانه کوتاه پشتو عالقه داشته باشه سولین شعر های عاشقانه کوتاه پشتو یه جور دیگه منو میخواست تو چی فکر میکنی داداش پاشا؟ با خشم بهش نگاه کردم به سمتش رفتم و بازوشو محکم گرفتم به سمت خودم برگردوندم از اون جمله آخرش متنفر بودم درک نمیکرد روش غیرت دارم نمیفهمید مردم و نمیتونم این حرفاشو هضم کنم؟ هیچ میفهمی داری چی با خودت بلغور میکنی احمق؟ سولین اشکاش سرازیر شد سولین من شعر عاشقانه کوتاه پشتو و خیلی دوست دارم پاشا نمیخواستم از دستش بدم چی داری واس خودت میگی؟کی گفته تو بهدادو از دست دادی؟چرا باید از دستش بدی؟ سولین اون شهرزادو دوست داره نمیبینی چه قدر باهم جورن؟فکر میکنی نمیدونم خیلی از شبا پنهونی میرن ته باغ باهم حرف میزننو میگردن؟

شعر های عاشقانه کوتاه پشتو من اینطوری نبود

شعر های عاشقانه کوتاه پشتو من اینطوری نبود همیشه مورد توجهش بودم بهم اهمیت میداد منو میبرد گردش خیالش از بابتت راحته چون کنار دامونی سولین دامون؟من از نبودن های شعر عاشقانه کوتاه پشتو با ترجمه فارسی به دامون پناه بردم دستی به صورتش کشیدم و به آرومی روی گونشو بوسیدم که باعث شد اشکاش بیشتر سرازیر بشن من نمیذارم اتفاقی بینشون بیفته سولین سولین چرا نذاری داداشی؟شهرزادو شعر عاشقانه کوتاه پشتو واقعا بهم میان بسه سولین من خوشبختی بهدادو میخوام شاید اونم باید عین تو برای من یه برادر بمونه شعر های عاشقانه کوتاه پشتو فقط با شهرزاد دوسته سولین اینو...

یکهو با شنیدن صدای خوندنی هردومون به اون سمت برگشتیم با دیدن بهداد و شهرزاد که تو چشمای هم زل زده بودن یه طوری شدم شعر عاشقانه کوتاه پشتون دوردونه قلبم مونس و هم همدم دلیل هر خندم نیستی به مو بندم به سمت سولین برگشتم که اشکاش تندتر از قبل سرازیر شدن با شنیدن صدای شهرزاد لرزشی توی تنم ایجاد شدو به سمتشون برگشتم شهرزاد سوختم بهارم از خسته نشی خستم شعر عاشقانه کوتاه پشتون آدمت میشم اگه هوام بمونی یکمی لجبازی کلی مهربونی شهرزاد گم شدم تو گرمی اون دوتا چشمات واسه من ستاره نه یه کهکشونی بهداد یکی یه دونه خانوم این خونه شیرین و دیوونه دلم بمونی میمونه شهرزاد کنار من باشی به عشق من باشی وقتی که بیرونم منتظرم باشی درمون هر دردم بخندی میخندم شعر عاشقانه کوتاه پشتون جلوی میگم باز تویی حقم آدمت میشم اگه هوام بمونی یکمی لجبازی کلی مهربونی سولین نتونست دووم بیاره سریع از بالکن بیرون رفت کم کم به خودم اومدم و با دو دنبالش رفتم وسط اتاق بازوشو گرفتم با یه حرکت ناگهانی به سمتم برگشت و تو آغوشم فرو رفتو شروع کرد به زجه زدن به آرومی دستام دورش حلقه شد به خودم فشردمشو چشمامو روی هم بستم سولین آدمت میشم اگه هوام بمونی یه آهنگه سادس سولین گندش نکن سولین جلوی میگم باز تویی حقم...تا حاال برای من اینطوری نخونده بود...بعد میگی یه اهنگ سادس سر از قضیه در میاریم سولین تو فقط خودتو ناراحت نکن باشه؟ 

مطالب مشابه


آخرین مطالب